ندانستن رابطه قوانین خلقت جهان با آرزوها چه آسیبی به ما می‌زند؟

فهرست مطالب
ندانستن رابطه قوانین خلقت جهان با آرزوها چه آسیبی به ما می‌زند؟

رابطه قوانین خلقت جهان با آرزوها و خواسته‌های انسان

می­شود لطافت آرزو را با سختی قوانین یک جا جمع کنیم؟ جواب این سؤال بستگی به این دارد که از چه قانونی صحبت میکنیم. معمولاً هر وقت صحبت از قانون می‌شود، به یاد مجموعه‌ای از اصطلاحات زمخت و سنگین و یا یک سری جملات پیچیدۀ همراه با ماده و تبصره می‌افتیم. در واقع این موارد، بخشی از ویژگی‌های قوانین بشری هستند، اما چیزی که قانون را از بقیۀ مسائل جدا می‌کند، این لغت‌ها و جمله‌های پیچیده نیست؛ بلکه اجباری بودن پیروی از آن است. بخشی که در همۀ قانون‌ها مشترک است و بشری یا الهی بودن و یا مادی و غیرمادی بودن قوانین هم در این ویژگی تأثیری ندارد.

برای یادآوری فضای قوانین، بیایید چند مثال را با هم مرور کنیم. تا به حال سعی کرده‌اید که بر روی هوا بنشینید یا بر روی آب راه بروید؟ دستتان را داخل آتش فرو ببرید و یا با فشاردادن پدال گاز، انتظار داشته باشید که ماشینتان بایستد؟ طبیعتاً نه. اما چرا؟

درحقیقت ما انسان‌ها پذیرفته‌ایم که قانون‌هایی در جهان  ما وجود دارند، که بر کل زندگی ­ما سیطره داشته و خواه ناخواه باید از آنها پیروی کنیم. از کودکی یا ما را با این قوانین آشنا کرده‌اند و یا خودمان به مرور زمان و با آزمون و خطا متوجه آنها شده‌ایم. مثل قانون جاذبه، سنگینی و سبکی اجسام، قانون عمل و عکس‌العمل، غلبۀ موجود قوی‌تر بر ضعیف‌تر و صدها قانون دیگر. مهم نیست برندۀ نوبل فیزیک باشیم یا یک کشاورز ساده؛ وجود این قانون‌ها به سطح سواد ما بستگی ندارد و بر روی همه به طور مساوی اعمال می‌شوند. فقط کسی که آنها را یاد گرفته و می‌تواند به درستی تحلیل کند، دچار زحمت کمتری شده و حتی می‌تواند از این قوانین به نفع خودش استفاده کند.

مثلاً کشاورزی که زمینش شیب دارد، می‌داند که به درختان بالای زمین، آب کمتری می‌رسد؛ به همین دلیل هم درختانی که آب بیشتری لازم دارند را پایین زمین خود می‌کارد؛ در واقع حتی بدون دانستن نام قانون جاذبه، می‌داند که حرکت آب رو به پایین است.

همان‌طور که قوانینی بر دنیای مادی ما حاکم هستند و پیروی از آنها اجتناب ناپذیر است، قوانینی هم هستند که بر وجود ما حاکمند و خواه ناخواه بر خواسته‌ها و آرزوهای‌مان تأثیر می‌گذارند؛ قوانینی مثل قانون اندازه‌ها و ریاضی بودن خلقت، بی‌نهایت‌طلبی، قانون قضا و قدر، قانون‌های حاکم بر ساختار وجودی ما و… ما نمی‌توانیم رابطه قوانین خلقت جهان با آرزوها و خواسته‌های انسان را نادیده بگیریم.

نمونه‌هایی از قوانین خلقت

اگر از قوانین خلقت یا رابطه قوانین خلقت جهان با آرزوها آگاهی داشته باشیم، در نوع و اندازۀ درخواست‌ها و چینش آرزوهایمان دقت بیشتری می‌کنیم و به هدف نهایی خلقتمان نزدیکتر می‌شویم.

مثلاً طبق ریاضیات حاکم بر خلقت و قانون اندازه‌ها، اگر به دنیا و خواسته‌های مادی و جسمانی‌مان بیش از اندازۀ لازم بها بدهیم، بخش حیوانی وجود ما قوی‌تر شده و بر ما تسلط پیدا می‌کند؛ به بُعد انسانی‌مان اجازۀ فعالیت نمی‌دهد و در نتیجه از رسیدن به هدف غایی و نهایی زندگی‌مان باز می‌مانیم و یا طبق قانون بی‌نهایت‌طلبی، برای خواسته‌ها و آرزوهای ما پایانی وجود ندارد. ما به دلیل میل سیری­ناپذیری که در درون خود داریم، از ورود و موفقیت در هیچ عرصه‌ای به طور کامل راضی نمی‌شویم و مدام در تلاش برای راضی کردن میل کمال‌طلبی خود از شاخه‌ای به شاخۀ دیگر می‌پریم؛ هنوز به مرتبه­ای نرسیده، به فکر رفتن به مدارج بالاتر هستیم. پیوسته به دنبال تغییر، تنوع و افزایش داشته‌های خود، از آرزویی به آرزوی دیگر سرگردانیم و در نتیجه به شادی و آرامش دائمی نمی‌رسیم. تنها زمانی به آرامش می‌رسیم که میل بی‌نهایت‌طلبی‌مان را در مسیر درست هدایت کرده و در جهت رسیدن به بی‌نهایت‌ مطلق یعنی خداوند قرار دهیم. در واقع ما خواه ناخواه تحت تأثیر رابطه قوانین خلقت جهان با آرزوها حرکت می‌کنیم.

قانون قضا و قدر

یکی دیگر از مصداق‌های قوانین خلقت، قانون قضا و قدر است. همان‌‌طور که قانون عمل و عکس­العمل در دنیا گسترۀ بسیار وسیعی دارد و تقریباً در هر جایی دیده می‌شود، قانون قضا و قدر هم نقش فوق‌العاده مهمی داشته و سایه‌اش را بر همۀ جنبه‌های زندگی ما گسترانده است. به‌طوری‌که می‌توان گفت در عالم خلقت غرق در قضا و قدر هستیم و خارج از آن زندگی نمی­کنیم. ما یا در حال خواستن تقدیرهای مختلف از خدا هستیم و یا در حال زندگی‌ بر اساس قضا و نتیجه­ای هستیم که در اثر خواستۀ ما اتفاق افتاده است؛ حتی اگر آگاه نباشیم که این نتیجه‌ها در اثر خواسته‌ها و آرزوهای ابتدایی خودمان اتفاق افتاده­اند.

مثلاً از خدا می‌خواهیم که به ما امکان زندگی در فلان نقطۀ شهر یا فلان کشور را بدهد؛ اگر این آرزوی‌ ما برآورده شد، بقیۀ تقدیرات زندگی‌ هم بر اساس این خواسته‌ پیش رویمان قرار می‌گیرند. به عبارت دیگر، هرکدام از خواسته­های ما می­توانند مسیر زندگی‌مان را تغییر بدهند؛ مثلاً نمی‌شود که تصمیم بگیریم در کشور فرانسه زندگی کنیم، اما انتظار داشته باشیم که با وجود قانون منع حجاب در این کشور، فرزندانمان در محیطی سالم بزرگ شده، بدون دردسر به مدرسه رفته و تشکیل خانواده بدهند و یا اینکه با فرد نامناسبی ازدواج کنیم و انتظار داشته باشیم که فرزندانمان به درستی تربیت شوند.

ما نمی‌توانیم از رابطه قوانین خلقت جهان با آرزوها و خواسته‌ها فرار کنیم، اما می‌توانیم با یادگیری این قوانین، آرزو‌ها و نهایتاً زندگی خود را مدیریت کنیم. برای نمونه طبق قانون قضا و قدر، انتخاب‌ها و آرزوهای ما تأثیر مستقیم و اجتناب‌پذیری بر زندگی‌مان دارند؛ درست مانند قانون عمل و عکس‌العمل. در واقع نمی‌شود که آرزویی داشته باشیم، اما پیامدهای آن را نخواهیم؛ پس اگر می‌خواهیم در زندگی‌مان تغییر مثبتی ایجاد کنیم، باید در تصمیمات و انتخاب‌هایمان تجدیدنظر کرده و آرزوهایمان را با دقت بیشتری بچینیم. چون طبق این قانون، مسیر زندگی ما متأثر از خواسته‌ها و انتخاب‌های ماست.

مشکل‌یابی در سیستم آرزوها

هروقت سیستمی مطابق انتظار ما عمل نکند، سریعاً به دنبال عیب‌یابی هستیم، تا متوجه شویم که کدام قسمت طبق برنامه پیش نمی‌رود. در مورد خواسته‌ها و آرزوها هم وضع به همین ترتیب است؛ یعنی هرجا که ما علی‌رغم تلاش زیاد به خواسته‌‌ای نرسیدیم، به این معناست که تلاش ما در چهارچوب قوانین خلقت نبوده و یا حتی گاهی برخلاف این قوانین بوده است. به عبارت ساده‌تر رابطه قوانین خلقت جهان با آرزوها را در نظر نگرفته‌ایم؛ پس برای رفع مشکل، چاره‌ای نداریم جز این‌که این قانون را پیدا کرده و خود را با آن هماهنگ کنیم، مثلاً اگر مدام به دنبال به دست آوردن کمالات گیاهی هستیم، نباید انتظار رشد در بُعد عقلی یا فوق‌عقلی خود را داشته باشیم، چون ابعاد پایینی وجودمان را بر این ابعاد ترجیح داده‌ایم.

باید ابتدا با ساختار وجودی‌مان آشنا شده و بعد تمایلاتمان را بر حسب اهمیت واقعی‌شان اولویت­بندی کنیم. در حقیقت، آگاهی از رابطه قوانین خلقت جهان با آرزوها به ما کمک می‌کند تا آرزوهایی در اندازه و قیمت انسانی خودمان داشته باشیم؛ در چینش آنها به درستی عمل کنیم و در نهایت هم به غایت نهایی و هدف خلقتمان نزدیک‌تر شویم.

در این مقاله گفتیم که؛ همان‌‌طور که دنیای فیزیکی ما تابع قوانینی‌ست، خلقت و زندگی ما هم از قوانین مخصوص به خود پیروی می‌کند. قوانینی که خواسته یا ناخواسته بر زندگی ما تأثیر می‌گذارند و حتی جهت آن را تغییر می‌دهند. آگاه بودن از رابطه قوانین خلقت جهان با آرزوها و هماهنگی با این قوانین، به ما در چینش و مهندسی آرزوهایمان کمک می‌کند و ما را با سرعت بیشتری به هدف نهایی‌مان می‌رساند.

این مقاله ما را با نمونه‌هایی از قوانین حاکم بر جهان خلقت آشنا کرد، اگر علاقه‌مند به کسب اطلاعات بیشتری در این زمینه هستید، مباحث مربوط به ساختار ریاضی جهان می‌تواند شما را به این هدف نزدیک‌تر کند. شما چه نمونه‌هایی از قوانین حاکم بر جهان خلقت را می‌شناسید؟ نظرات خود را با ما در میان بگذارید.

دیدگاهتان را بنویسید