معشوق حقیقی انسان چیست؟ وقتی صحبت از معشوق میشود، شاید ذهنمان ناخواسته به سمت داستانهایی از لیلی و مجنون، شیرین و فرهاد و … برود. معشوق در حقیقت هر چیزی است که ما با تمام وجودمان آن را میخواهیم، چیزی که محبوب ماست و عمیقاً دوستش داریم. اما تا به حال پیش آمده که بنشینیم و دربارۀ نقشی که معشوق در زندگی ما دارد، فکر کنیم؟ در حقیقت مهمترین نقشی که ایفا میکند، رساندن ما به آرامش است. ما با رسیدن به معشوقمان آرامش میگیریم و در اثر نرسیدن به آن دچار تلاطم و اضطراب میشویم. جالب اینجاست که داشتن معشوق، تنها مربوط به بعد حیوانی ما نمیشود و ردپای آن را در همه جای زندگی میتوان دید. همه چیز در این عالم زوج آفریده شده؛ هر بخش از وجود ما برای خودش جفت و معشوقی دارد، که تنها با رسیدن به آن است که به آرامش میرسد. اما معشوق حقیقی انسان چیزی است که بخش انسانی ما را به آرامش میرساند.
ما اگر با ساختار وجودمان آشنا باشیم و معشوقهای هر بخش از وجودمان را بشناسیم، تقریباً نیمی از راه رسیدن به آرامش را طی کردهایم. آنچه باقی میماند، تعیین اولویت و سهمی است که باید برای هر یک از این معشوقها قائل شویم. از آنجا که ما انسانیم، معشوقهای مختلفی ابعاد گوناگون وجود ما را به خود جذب میکنند؛ اما نباید فراموش کنیم، که چیزی جز رسیدن به معشوق حقیقی انسان بعد انسانیمان را به آرامش پایدار نمیرساند.