کلاس دوم دوره مقدماتی

شاید بارها کودکی را دیده باشید که یک اسکناس پنج هزار تومانی را با دو اسکناس هزار تومانی عوض می­کند. حتی تصور این‌که کودکی یک سکه عتیقه را با یک شکلات عوض کند، عجیب به نظر نمی­رسد. اما چرا این اتفاق می­افتد؟ چه تفاوتی بین یک کودک و یک بزرگسال در این زمینه وجود دارد؟ تفاوت در نوع نگاه افراد به سکه است، اگر فرد بزرگسال هم از ارزش حقیقی سکۀ عتیقه مطلع نباشد، احتمالا آن را به بهایی کمتر از بهای واقعی آن خواهد فروخت.  فردی که از ارزش حقیقی سکه آگاه است، درست­ترین نگاه را به آن داشته در نتیجه درست­ترین انتخاب را در مورد آن اتخاذ می­کند.

در واقع نوع نگاه هر فرد میزان شناخت او و در نتیجه انتخاب­ها و نوع رفتار او را خواهد ساخت. این مساله به تمام رفتارهای انسان قابل تعمیم است، یعنی تمام انتخاب­ها رفتار و اعمال ما نتیجۀ نوع نگاه ما و شناخت‌مان از مسائل است. هرچه نگاه ما به مسائل جوانب بیشتری را پوشش دهد، شناخت جامع­تری را به وجود می­آورد.

برای مثال اگر قرار باشد از یک گل نگهداری کنیم در صورتی­که گل را موجودی زنده و دارای شعور بدانیم که به مراقبت ما نیازمند است، برای نگهداری از او تلاش بیشتری کرده و برای شناخت شرایط متناسب با ویژگی­های مخصوص آن گل، اقدام به کسب اطلاعات تخصصی­ می­کنیم، تا ایده­آل­ترین شرایط را برایش فراهم کنیم. از نور و آب و دمای هوا تا انواع کودها و مکمل­های خاک مورد نیاز گیاهان را مطالعه و بررسی می­کنیم و در هر مورد بهترین و عالی­ترین را برای تغذیۀ گیاه‌مان استفاده می­کنیم. اما اگر به گل در  گلدان صرفا به عنوان یک شئ زینتی نگاه کنیم، احتمالاً خیلی زود هم او را از دست می­دهیم و باید خود را برای دیدن منظرۀ یک گیاه خشکیده آماده کنیم. در همین مثال حتی اگر بخشی از نیازهای گل را به طور کامل بشناسیم اما از سایر نیازهایش غافل باشیم، در نتیجه تفاوتی حاصل نخواهد شد؛ برای مثال اگر مقدار دقیق آب‌دهی را رعایت کنیم، اما نور کافی به گیاه نرسد، یا بیشتر از مقدار مورد نیاز گیاه نوردهی صورت بگیردباز هم اگر گیاه از بین نرود، به خوبی رشد نخواهد کرد.

از مسائل کوچک زندگی تا مسائل پیچیدۀ فلسفی همواره نوع نگاه بشر به پدیده­ها نوع انتخاب­ها و رفتار او را مشخص می­کند؛ در نتیجه می­توان این‌گونه نتیجه گرفت که شناخت ما در گرو نوع نگاه ماست. نگاه ما به هرچیز شناخت ما را می­سازد و شناخت ما مقدمۀ انتخاب‌ها، رفتار افکار و اعمال ماست، پس ما هرچه که هستیم خوشبخت و آرام یا همواره ناخرسند از زندگی چیزی هستیم، که به واسطه شناخت خود از انسان و جهان به دست خود ساخته­ایم. ارزشی که زندگی در دید هرکس دارد و قیمتی که برای خود در نظر گرفته است، رفتار او را در قبال خود و در بزنگاه­های زندگی­اش خواهد ساخت.

پس مهم‌ترین مسأله‌ای که هر کدام از ما باید حل کنیم پاسخ به این سوال است که برای خودمان چه قیمیتی در نظر داریم؟ در کلاس دوم مدرسه انسان شناسی به همین سوال پاسخ می‌دهیم، این‌که مکاتب مختلف چه تعریفی از انسان ارائه کرده و کدام یک از این تعاریف با خودی که ما می‌شناسیم و خودی که هستیم بیشترین نزدیکی را دارد. آیا ممکن است مفهوم انسان معانی دیگری را نیز در بربگیرد که ما با آن‌ها آشنا نشده‌ایم؟