چرا به دنیا آمدم؟ هدف از خلقت من چیست؟
احتمالاً این سؤال که «چرا به دنیا آمدم؟» و یا «هدف از خلقت من چیست؟»[1] ذهن خیلی از ما را به خودش مشغول کرده است، اما قبل از پرداختن به پاسخ این سوال بد نیست از خودمان بپرسیم، که چرا چنین سوالی برای ما به وجود میآید؟ برای مثال چرا هیچ وقت برای ما سوالی در مورد هدف خداوند از خلقت آب ایجاد نمیشود؟
برای ما شنیدن چنین سوالی هم دور از ذهن به نظر میآید، چون پاسخ آن به محض تشنگی به صورت عملی برایمان روشن میشود. شاید حتی بشر نخستین هم با وجود تمام مجهولات ذهنیاش هرگز به چنین سوالی فکر نکرده باشد. ما آب را میشناسیم و با خواص آن در بدن خود، جانواران، گیاهان و جهان هستی آشناییم. هرچند خصوصیات خاص پیوندهای هیدروژنی در ملکول آب هنوز به طور کامل برایمان شناخته شده نیست، اما همین شناخت اندک ما از ماهیت آب و اهمیت آن برای زندگی بشر برای اینکه چنین سوالی به فکرمان نرسد، کافی است.
اما پاسخ دادن به این سوال که چرا به دنیا آمدم و هدف از خلقت من چیست؟ برای ما کار چندان سادهای نیست. ما خودمان را درست نمیشناسیم و در نتیجه در باب چرایی وجود انسان شک کرده و دچار توهم میشویم. ما سعی کردهایم با وجود شناخت کمی که از خود داریم، با اتکا به دانش و عقل انسانی پاسخ این سوال را پیدا کنیم و نظریات و فرضیات گوناگونی را در پاسخ به این سوال ارائه کردهایم، اما هیچ کدام از این فرضیات بشری برایمان راهگشا نبودهاند. با این حساب ریشۀ چنین سوالی به نوع نگاه و خودشناسی ما مربوط میشود و بد نیست اگر با چنین سوالی مواجهیم به کلاس اول و کلاس دوم مدرسۀ انسان شناسی رجوع کنیم.
عشق شروع کنندۀ حرکتها

سرچشمۀ هر حرکت و عملی در جهان هستی «عشق» است. گفتیم آنچه که ما را به سمت کسب کمالات گوناگون میکشاند، میل، طلب یا آرزوی داشتن آن کمالات است. آرزوی به دست آوردن چیزهایی که جزء داراییهای درونی و بیرونی ما نیستند و درنتیجه وجود نامحدود و بینهایت طلب ما در طلب کسب آنها خود را به آب و اتش میزند. ما اگر عاشق زیبایی، ثروت و علم و … نباشیم، حرکت و تلاشی هم برای به دست آوردنشان انجام نخواهیم داد. اصلاً کسی بدون عشق و انگیزه برای رسیدن به هدفی خاص، دست به تولید، اکتشاف و اختراع نخواهد زد. آیا بدون میل و طلب حاضریم سختیهای بیشماری را که در راه رسیدن به معشوقهایمان وجود دارد، تحمل کنیم؟ پس بزرگترین اتفاق هستی یعنی آفریده شدن انسان و به دنبال آن تلاشهای ما در دنیا هم نمیتواند از این قاعده مستثنی باشد.
یک معلم دوست دارد که همۀ کمالات علمی و دانشش را در وجود دانشآموزهایش ببیند، یا یک مربی ورزشی دوست دارد، که همۀ مهارتها، فنون ورزشی و رزمی خود را به هنرجوهایش آموزش دهد. انسان هم تنها آینۀ تمامنمایی است که میتواند همۀ کمالات و صفات خداوندی که خالق و مربی اوست را به نمایش بگذارد.
خدایی که کمال مطلق است، با نهایت عشق و سخاوت به ما ظرفیت، توانایی و لیاقت رسیدن به کمالات خود را داده تا با این نعمت و فرصت، به بهترین جایگاههای ممکن دست پیدا کنیم. پس ما به عنوان موجودی که قابلیت دریافت چنین موهبت بزرگی را داشته، باید پا به این دنیا میگذاشتیم تا با اختیار خودمان راه کمال یا سقوط را انتخاب کنیم. این شایستگی تنها زمانی برای ما باعث خوشحالی است، که بفهمیم که خدا ما را لایق این بلوغ دانسته است. شاید حالا کمی به پاسخ اینکه «چرا به دنیا آمدم؟» نزدیکتر شده باشیم.
بالاترین هدف
گفتیم که خدایی که در همۀ صفتها و کمالاتش بینهایت است، وجود ما را لایق پرورش و به ظهور رساندن همۀ کمالاتش قرار داده. برای همین هم هست که ما موجودی بینهایتطلبیم و برای رسیدن به چیزی که آن را کمال میدانیم، کوشش میکنیم و لحظهای دست از تلاش برنمیداریم. حتماً یادتان هست که معشوق حقیقیما همان معشوق من حقیقمان یا «الله» است. همان موجودی که حس بینهایتطلبی ما را ارضا میکند و شادی، آرامش و عشق را در ما به وجود میآورد؛ در نتیجه میتوانیم با قاطعیت بگوییم، که همۀ تلاشهای ما در دنیا برای رسیدن به همین معشوقمان است. ما به عنوان موجودی بینهایتطلب، به دنبال معشوقی از جنس بینهایتیم. اگرچه گاهی در تشخیص آن دچار اشتباه شده و آرامش، عشق و شادی را به نادرستی در ثروت، قدرت، شهوت، شهرت، علم و … جستجو میکنیم.
در واقع هدف و منظور خدا از خلقت ما، رسیدن به عشق، رسیدن به کمال مطلق و شبیه شدن به خداوند است. این واضحترین پاسخی است که میتوانیم به پرسش «چرا به دنیا آمدم؟» بدهیم.
ما عاشق کمال مطلقیم و این میل به کمال در ذات و فطرت ما وجود دارد، اگر هم در دنیا شیفتۀ چیزی و کسی میشویم، یا مدام به دنبال کسب کمالات مختلف از شاخهای به شاخۀ دیگر میرویم، دلیلش این است که منشاء اصلی این کمالات را به درستی نمیشناسیم و آن را در وجودی غیر از خدا جستجو میکنیم، بدون اینکه بدانیم جز وجود مطلق و بینهایت خداوند کمالی در هستی وجود ندارد.
ما از آن جایی که نفخه الهی در وجودمان دمیده شده، از جنس بینهایتیم و به سمت بینهایت شدن و بزرگی گرایش داریم. نهایتی که برای ما در نظر گرفته شده، این است که مانند «الله» صاحب همۀ کمالات شویم و در غیر این صورت به آرامش نخواهیم رسید. پس باید بتوانیم تمام استعدادهای بینهایتی را که خدا از سر لطف و مهربانی خود در وجودمان قرار داده شکوفا کنیم و روز به روز به او شبیهتر شویم.
کارکرد معشوق حقیقی در زندگی
وقتی میگوییم هدف خلقت ما یا دلیل اینکه چرا به دنیا آمدم، شبیه شدن به خداوند است، منظورمان این است که مادر، پدر، ثروتمند، مشهور، معروف، دانشمند، دکتر، مهندس، مجتهد، فیلسوف، نویسنده و… شدن، هدف نیستند و فقط مانند ابزاری برای رسیدن به هدفی بزرگترند. هدف ما انسان بودن و انسان ماندن است، تا با زندگی بر مبنای آنچه معشوق حقیقیمان برای ما میپسندد، هم دنیای شاد، آرام و سرشار از عشقی را تجربه کنیم و هم خوشبختی و سعادت زندگی ابدی را به دست آوریم.
بنابراین این معشوق حقیقیماست که باید تمام فعالیتهای ما را در زندگی هدایت کرده و به کارها و رفتارمان جهت بدهد. ما باید مانند مادری که دغدغۀ رشد و پیشرفت کودکش را دارد، دائماً از کودک عزیز روانمان مراقبت کنیم و در هر زمینهای که فعالیت میکنیم، به دنبال صحیحترین رفتار باشیم، تا روز به روز به محبوب خود نزدیکتر و شبیهتر شویم.
در این مقاله متوجه شدیم که نهتنها بیهوده آفریده نشدهایم، بلکه هم هدف زیبایی مانند عشق در پس این سوال که «چرا به دنیا آمدم؟» وجود داشته، و هم وظیفهای سنگین بر دوشمان است. در حقیقت از بین تمام موجودات این عالم ما تنها موجودی هستیم، که خداوند لیاقت و شایستگی شباهت با خودش را به او داده است. پس باید با قدردانی از چنین موهبتی در به سرانجام رساندن وظیفۀ خود تلاش کرده و گرفتار مسیر پرزرق و برق اطرافمان نشویم.
سلام روزتون بیخر شاید مطالعه مقالات رو از جای اشتباهی شروع کردید. پیشنهاد می کنیم مطالعه مقالات رو از ابتدا شروع بفرمایید.
۱۴۰۴/۰۹/۰۶نظر: همش چرته خدا وجود نداره
۱۴۰۴/۰۸/۳۰سلام روزتون بخیر خدا وجود بینهایته. وجود بینهایت نیاز به چیزی نداره درواقع چیزی خارج از او نیست که نیازی بهش داشته باشه خداوند سبحانه یعنی از آنچه اوهام درباره اش تصور میکنن، منزه هست. رسیدن ما به هدف خلقت، قرار نیست برای خدا سودی داشته باشه. تمام خیرش و سودش برای خود ماست.
۱۴۰۴/۰۸/۲۹نظر: خوب قبول هدف ما شد شبیه شدن به خدا تهش که چی؟ فرض کنیم اصلا همین الان شبیه خداییم، چه دستاوردی حاصل شد دقیقا؟ چه فرقی به حال خدا کرد؟ مگر اصلا بودن یا نبودن ما یا شبیه شدن یا نشدن ما فرقی به حال خدا میکنه؟
۱۴۰۴/۰۸/۲۶سلام روزتون بخیر شما اگر دنبال پاسخ این سوالات هستید، پیشنهاد ما اینه که به صورت سلسله وار مباحث مربوط به انسانشناسی رو بخونید تا جواب کامل سوالاتتون رو بگیرید. به علتن گستردگی سوالات شما و محدودیت موجود در کامنت، امکان پاسخگویی وجود نداره.
۱۴۰۴/۰۸/۱۸ما باور داریم خدا بینهایته و هیچ نیازی به هیچکس و هیچچیز نداره. ولی چون خیلی مهربونه، ما رو خلق کرده تا با یاد گرفتن و بهدست آوردن صفات الهی، کمکم شبیه خودش بشیم. از طرف دیگه، خدا «رب» ماست، یعنی اون کسیه که ما رو تربیت میکنه و کمکمون میکنه تا رشد کنیم و به کمال برسیم. برای اینکه این مسیر رشد طی بشه، یه فضا لازم بود ــ یه جایی که بتونیم تمرین کنیم، یاد بگیریم و تغییر کنیم. به همین خاطر خدا دنیا رو آفرید تا ما اینجا مرحلهبهمرحله رشد کنیم و ظرفیت شبیه شدن به خودش رو در وجودمون فعلیت بدیم.
۱۴۰۴/۰۸/۱۸ما باور داریم خدا بینهایته و هیچ نیازی به هیچکس و هیچچیز نداره. ولی چون خیلی مهربونه، ما رو خلق کرده تا با یاد گرفتن و بهدست آوردن صفات الهی، کمکم شبیه خودش بشیم. از طرف دیگه، خدا «رب» ماست، یعنی اون کسیه که ما رو تربیت میکنه و کمکمون میکنه تا رشد کنیم و به کمال برسیم. برای اینکه این مسیر رشد طی بشه، یه فضا لازم بود ــ یه جایی که بتونیم تمرین کنیم، یاد بگیریم و تغییر کنیم. به همین خاطر خدا دنیا رو آفرید تا ما اینجا مرحلهبهمرحله رشد کنیم و ظرفیت شبیه شدن به خودش رو در وجودمون فعلیت بدیم.
۱۴۰۴/۰۸/۱۸نظر: مگر ذات خداوند ذات بی نیازی نیست ،هیچ احتیاجی به خلقت انسان نداشت و موجودات دیگر ی نداشت،اگر به دیده عشق نگاه کنیم که خداوند عاشق بندگانش است و آنها را به دلیل عشق آفریده این خود به یک احتیاج تبدیل میشود . اینکه خداوند کسانی را مخواسته که هم آنها عاشق خالق خود باشند هم خداوند خودش هم به بندگانش ابراز عشق دوست داشتن کند
۱۴۰۴/۰۸/۰۱نظر: سلام وقتتون بخیر من سوالمو داخل نت سرچ کردم و اولین صفحه که باز شد همین مقاله بود خواستم رد شم ازش دیدم جالبه برام خیلی عامیانه و واضح توضیح دادید لطفا شهدا رو یاد کنید با ذکر تنها یه صلوات
۱۴۰۴/۰۷/۲۷نظر: سلام خب نمیشد خدا این همه مارو به دردسر نداره و همون جا به کمال برسیم و به عشق خدا برسیم اخه واسه مک جای سوالها اون آدمی که تو فلان قبیله آفریقایی زندگی میکنه و فقط و فقط هم تو فکر اینه که شکمش و سیر کنه اصلا فکر نمیکنه که خدایی هم وجود داره بعدش چرا باید خدا یکی رو خوشگل سفید خلق کنه و تو یه کشوری با سطح رفاه خوب باشه بعد یکی رو سیاه بینی بزرگ لب ها شتری بعد تو بدترین کشور از نظر رفاه و ... در طول تاریخ م همیشه تو سری خور و برده بوده اخه کجای این عدالته که اصل دوم دین اسلامه بجز اینها فرض کنیم یکی حق منو خورده پولم رو برده و کتک هم زده بعد خدا روز قیامت میخواد تقاص منو ازش بگیره اصلا تکه تکه اش بکنه به چه درد من میخوره من امروز الان پول ندارم نمیشد همون خدای عادل و قادر مطلق امروز کاری میکرد که اون طرف این کارها رو نکنه ... و خیلی سوال های دیگه ...
۱۴۰۴/۰۷/۱۰نظر: سلام و وقت بخیر خسته نباشید ببخشید یک سوال برام پیش اومد،اینکه استاد توی سخنرانی های دیگه به این اشاره کردن که خدا مارو آفریده تا خودش رو در ما ببینه. این به این معنا نمیشه که خدا خودخواهه و او هم نیاز به دیدن خودش داشته باشه ولی همچین سوالی برام پیش اومد ممنون میشم جواب بدید🤍
۱۴۰۴/۰۶/۱۳نظر: سلام
۱۴۰۴/۰۶/۱۲نظر: سلام خیلی ممنون از مطالب خوبتون.برای من مفید بود . لطفا مطالب بیشتری درمورد راه های شبیه شدن به خدا و کمال بذارید
۱۴۰۴/۰۶/۱۲سلام روزتون بخیر توصیه میکنیم جهت دریافت جواب مد نظرتون، به خوندن یک مقاله بسنده نکرده و سیر مقالات رو دنبال بفرمایید.
۱۴۰۴/۰۶/۰۸نظر: جوابی نیافتم. من دنبال جواب بزرگتر و قانع کننده تر بودم. نوشته شما سطحی بود و کمکی نکرد.
۱۴۰۴/۰۵/۳۰نظر: بسیار سپاسگذارم مفید بود به جوابم تا حدودی رسیدم
۱۴۰۴/۰۴/۳۰نظر: عالی خدا حفظتون کنه تا به کمال مطلق برسید
۱۴۰۴/۰۲/۱۵سلام روزتون بخیر مقالات بلاگ بر اساس قوانین سئو نوشته میشه و محدودیت کاراکتر داره ضمن اینکه پیشنهاد میکنیم مطالعه مقالات رو از بخش دورهها دنیال کنید، چون مجموعه مقالاتی به یک موضوع میپردازن، و جواب کاملتر به نیاز شما میدن. درغیر این صورت پیشنهاد میکنیم مقالات: هدف از آفرینش جهان چیست؛ ما در این جهان چه جایگاهی داریم؟ مراحل زندگی انسان| آغاز و پایانی که بدون شناخت آنها موفق نمی شویم خودشناسی و تعیین اولویت ها؛ رابطه ای که ما را به هدف خلقت می رساند آیا ارتباطی بین مفهوم رب و هدف آفرینش وجود دارد؟ علائم رشد و توسعه فردی چیست؛ آیا هر رشدی، رشد حقیقی است؟ چرا به الگویی برای رسیدن به هدف خلقت نیاز داریم؟ رو مطالعه بفرمایید.
۱۴۰۴/۰۱/۳۰نظر: عالی و لی مختصر کاش کامل تر توضیح داده شود واقعا حالم بد هست که هیچ چیز طبق سلیقه و خوش آیند من نیست ولی ممنونم
۱۴۰۴/۰۱/۲۹نظر: هدف خلقت انسان رسیدن به کمال وعبادت وپرستش پروردگاراست
۱۴۰۳/۱۱/۰۴