نقش انواع قدرهای انسان در سرنوشت انسان و جذب تقدیرات او
ما در سادهترین روابط اجتماعیمان با دیگران هم متوجه تفاوت شخصیتی افراد میشویم. تفاوت اولویتها، علایق، سبک زندگی و دلبستگیهای افراد به آنها قیمتهای متفاوتی میدهد. حتی در تورق صفحات تاریخ هم بارها خواندهایم که شخصی خود را ارزان فروخت و خودفروشی کرد. پس هر کسی قدر و قیمتی دارد که به میزان آن قدر و اندازه سرنوشت خود را رقم میزند.
دو لغت قَدَر و قَدْر یک معنا دارند و به معنای اندازه، مقدار و توانایی چیزی هستند. حال میخواهیم بدانیم، انواع قدرهای انسان چیست و چه مواردی قدر یک فرد را مشخص میکند؟
انسان مخلوقی چندبُعدی است و از 2 بُعد جسم و روح خلق شده است. روح او که نفْس یا قلب نامیده میشود، بخش اصلی خلقت اوست و جسم او فقط مرتبهای کوچک و زیرمجموعۀ نفْس اوست. از طرفی خود نفس انسان هم دارای 5 بخش مختلف است که ضمن مقاله آنها را معرفی میکنیم. انسان در هر کدام از مرتبههای نفس خود با گروه خاصی از موجودات اشتراکهایی دارد، موجوداتی مثل اجسام جامد، گیاهان، جانوران و فرشتگان.
قرآن کریم انواع قدرهای انسان را در 6 گروه دستهبندی کرده است، قدر سنگ، قدر کمتر از سنگ، قدر حیوان، قدر کمتر از حیوان، قدر شیطان و قدر انسان حقیقی. از این آیه میتوان نتیجه گرفت که قدرهای انسان ها متفاوت است و قدر انسان به اندازۀ قدر و ارزش قلب اوست.
سبک زندگی انسان، افکار، نیتها، انتخابها و ارتباطات افراد در زندگی مشخص میکند که قدر هر فردی در کدامیک از این دستهها جا دارد. قدر انسان در هر کدام از این گروهها قرار بگیرد، تقدیراتی متناسب با همان دسته هم دریافت میکند. مثلاً اگر کسی سبک زندگی و افکاری مطابق خواست و سلیقۀ شیطان داشته باشد، قدری شیطانی دارد و تقدیراتی شیطانی هم جذب و دریافت میکند. همانطور که اگر فردی در نتیجۀ سبک زندگی انسانیاش قلبی سلیم و انسانی کسب کرده باشد، قدری انسانی پیدا کرده و میتواند بهتبع این قدر و داراییاش بهترین تقدیرات انسانی را برای خود جذب کند.
پس ما باید انواع قدرهای انسان را بشناسیم و دریابیم که در کدام گروه جا داریم و قدر فعلی ما چیست، تا برای تغییر قدر فعلیمان و یا بهبود و رشد آن تلاش و تقلا کنیم.
معرفی ابعاد پنجگانهٔ وجودی انسان
برای شناخت انواع قدرهای انسان، باید ساختار و ابعاد وجود خود را بشناسیم، تا بتوانیم با ارزش قدرهای مختلف آشنا شویم. گفتیم ما موجوداتی پیچیده با ساختاری چندبعدی هستیم، که پرورگار عالم در خلقتمان دو بُعد مادی و غیر مادی قرار داده است. بخش مادی وجود ما جسم ماست و به بخش غیر مادی وجود انسان روح، نفس یا قلب میگویند. این دو بخش کاملاً به هم مرتبطاند و از هم اثر میپذیرند و اگر روح لحظهای جسم را ترک کند، جسم زنده نمیماند؛ پس جسم صرفاً یک وسیله است و حقیقت وجود انسان چیز دیگری است. «من» که همواره از آن صحبت میکنیم، همان حقیقت وجود ما یعنی نفس ماست. تمام انتخابها، ارتباطات، افکار و رفتار ما را نفس یا قلب ما رقم میزند، نه جسم ما. البته جسم یک مرتبه از مراتب وجودی نفس ماست و نفس انسان غیر از این مرتبه، شئون و مراتب دیگری هم دارد. برای درک بهتر این موضوع، به دستهبندی مرتبههای مختلف نفس انسان میپردازیم. این ابعاد شامل 5 مرتبه هستند که از پایینترین مرتبه تا بالاترین مرتبه در این دستهبندی قرار میگیرند:
بدن ما پایینترین مرتبۀ نفس ماست. اگر نفس یا روح را از بدن جدا کنیم، بدن هیچ فرقی با جسمهای جامد اطرافمان ندارد؛ در واقع چون جسم ما دارای حجم، وزن، رنگ و خواص عنصری است، یک جسم جامد محسوب میشود. این بخش وجودی منشأ علاقۀ ما به تجملات است. علاقه و میل به پول، طلا، خانه، ماشین و … همه از این بخش سرچشمه میگیرند.
انسان در بُعد دوم وجودیاش ویژگیهایی مثل گیاهان دارد. گیاهان دارای قدرت رشد، تغذیه، تولید مثل و ورزیدگی هستند؛ پس اگر ما در هر کدام از این ویژگیهایمان ضعف یا قدرت داریم، در واقع یک گیاه ضعیف یا یک گیاه قوی هستیم و تفاوتی در انسانیتمان ایجاد نشده.
حیوانات از گیاهان و جامدات کاملترند، زیرا علاوه بر داشتن ویژگیها و خصوصیات آنها، قابلیتهای پیشرفتهتری هم دارند؛ مثلاً حیوانات دارای توانایی ازدواج، مسئولیتپذیری و حتی رهبری گروه هستند. آنها شهوت و غضب دارند و حتی دارای ویژگیهای مثبتی مثل مهربانی، حیا، نجابت، وفاداری و قدردانی از محبت دیگران هم هستند. ما حتی با داشتن تمام این ویژگیها در حد عالی هم فقط یک حیوان خوب و کامل هستیم و هنوز تا انسان شدن فاصله داریم.
اغلب افراد عقل را عامل برتری ما بر سایر مخلوقات میدانند، درحالیکه فرشتهها هم عقل دارند و از عقل محض آفریده شدهاند؛ پس عقل انسان برگ برندۀ او نیست. انسان هرقدر هم عقل قوی و تکاملیافتهای بیابد، از مرتبهٔ فرشتگان جلوتر نخواهد رفت، پس چیزی که عامل انسان بودن ماست، چیست؟
این بخش که همان بخش انسانی و الهی وجود ماست، «من حقیقی» ما را تشکیل میدهد. انسان با این مرتبه میتواند مراتب کمال را تا بینهایت بالا برود. سایر موجودات مثل جمادات، گیاهان، حیوانات و فرشتگان نمیتوانند از سطح خود بالاتر بروند، اما انسان میتواند تمام آن ابعاد را مقدمهای برای شکوفایی و رشد بخش الهی خود قرار بدهد. کسی که بخش الهی خود را خوب پرورش بدهد، قدرهای انسانی بیشتری دریافت کرده است.
معرفی قدرهای ششگانۀ انسان از دیدگاه قرآن کریم
قرآن کریم هم قدر انسان را بر اساس بخش اصلی وجودش یعنی قلب یا نفس به 6 دسته تقسیم کرده است:
قدر سنگ:
خداوند در قرآن قدر و اندازۀ قلب بعضی افراد را هماندازۀ تکهای سنگ دانسته است. یعنی ارزش دل آنها به قدر سنگی جامد است؛ در حقیقت قرآن به بُعد جمادی این افراد و دلبستگی افراطی آنها به کمالات جمادی اشاره میکند؛ کمالاتی مثل ثروت، تجملات، لباس، ماشین و …
قدر کمتر از سنگ:
از نظر قرآن ارزش بعضی افراد حتی از سنگ هم کمتر است. زیرا بعضی از سنگها خصوصیاتی دارند، که دل این افراد از آن ویژگیها خالی است.
سنگها، اتمها و تمام ذرات هستی دارای شعور هستند و در مقابل شنیدن اسم خدا از خودشان واکنش نشان میدهند. گاهی سختترین سنگها هم اجازۀ جاری شدن نهرها را از دل خود میدهند. گناه و غفلت قلب انسان را سختتر از سنگ میکند و فرد حتی حالت خشوع سنگها را هم ندارد.
قدر حیوان:
قرآن قدر سوم از انواع قدرهای انسان را قدر حیوانات و چهارپایان معرفی کرده است. اندازه و قدر کسی در این دسته قرار میگیرد، که سبک زندگی، انتخابها، اهداف و تلاشهای او محدود به کسب کمالات حیوانی باشد. افراد در این دسته صرفاً مشغول رشد و پیشرفت در مسائلی مثل مقام، شهرت، شهوت و … هستند.
قدر کمتر از حیوان:
در بررسی انواع قدرهای انسان میبینیم که گاهی حیوانات هم از انسانها سبقت میگیرند و از آنها بالاتر میروند. گفتیم حیوانات ویژگیهایی دارند، که بسیاری از افراد از آنها محروماند؛ صفاتی مثل حیا، خدمت به دیگران، غیرت، دفاع از حریم شخصی، تعهد، مسئولیتپذیری، تربیتپذیری و …
حیوانات اهل نماز و عبادت خدا هستند، درحالیکه بسیاری از افراد نماز را ترک کرده یا نسبت به آن بیتوجه و کاهلند.
در حقیقت بسیاری از افراد حتی نتوانستهاند، نفس خود را در حد یک حیوان تربیت کرده و رشد بدهند.
قدر شیطان:
پنجمین قدر از انواع قدرهای انسان، قدر شیطانی است. بعضی انسانها از نظر شخصیتی مثل شیطاناند. این افراد از نظر شخصیت، منش، سبک زندگی، رذائل اخلاقی و روابط خانوادگی و اجتماعی مطابق خواست شیطان عمل میکنند و تعاملهای اجتماعی مثل ازدواج، دوستیابی، معاشرت، معامله و سایر انتخابهایشان را همسو با سلیقۀ شیطان پیش میبرند؛ در نتیجه با شیطان فرقی ندارند و قدر و اندازۀ آنها درست مثل شیطان است، حتی اگر احساس کنند مؤمن و مسلمان هستند.
قدر انسان حقیقی:
قدر انسان حقیقی والاترین قدر بین انواع قدرهای انسان است. دل افرادی که در این گروه دستهبندی میشوند، به محبت خداوند و اهل بیت (علیهمالسلام) خوش است و از منبع محبت و انرژی آنها قدرت میگیرند. قلب این افراد با ارزشهای انسانی مأنوس است و عشق، شادی و آرامش از خصوصیات بارز این افراد است. این افراد کرامتهای انسانی را فدای خواستهای سایر بخشهای وجودیشان نمیکنند. انسانهای حقیقی در تلاشند، تا طبق دستورات خالقشان به مدیریت درست و متعادل تمام بخشهای وجود خود بپردازند و بهترین قدرها را برای خود بسازند.
از مهمترین ویژگیهای این افراد آن است که قدرت نفس بالایی دارند و با مشکلات ریز و درشت از پا نمیافتند. قدرت نفس آنها چنان رشدی یافته که بهراحتی میتوانند، در مقابل گناه و لغزش مقاومت کنند. آنها ارتباط قوی خود را با اله و معشوق حقیقیشان حفظ کرده و جرئت، انگیزه، قدرت و عشق مقابله با گناه را از آن منبع دریافت میکنند.
این افراد آنقدر از عاطفه و محبت اهل آسمان غنی هستند، که گدای محبت اهل زمین و محتاج توجه آنها نمیشوند. انسانهای حقیقی آنقدر از معشوقشان یعنی الله تأثیر گرفتهاند و به او شبیه شدهاند، که نه تنها خلأ عاطفی ندارند، بلکه عشق و اطمینان را به دیگران هم تزریق میکنند.
در این مقاله به معرفی ابعاد وجودی انسان پرداختیم، تا بهتر بدانیم که اگر به هر کدام از این ابعاد، بیشتر از حد لزوم بپردازیم، یا در آن توقف کنیم، قدر و اندازۀ ما همان است؛ پس همانطور که در مقالۀ نقش قضا و قدر در جذب تقدیرات شب قدر گفتیم، قدرها و اندازههای ما قضاها و سرنوشت آیندۀ ما را میسازند. درواقع ما با قدر و اندازهای که در هر کدام از این بخشها از خودمان نشان میدهیم، همزمان تقدیرات آیندهٔ خود را رقم میزنیم.
در ادامه به دستهبندی انواع قدرهای انسان از دیدگاه قرآن پرداختیم، تا انواع قدرها را بشناسیم و جایگاه فعلی خودمان را در هر کدام از این دستهها پیدا کنیم.
اکنون با یک حساب سرانگشتی میتوانیم پیشبینی کنیم، قضاها و تقدیراتی که برای ما نوشته خواهد شد، از کدام دسته تقدیرات است؟ تقدیرات جمادی، تقدیرات گیاهی و حیوانی، تقدیرات شیطانی یا تقدیرات یک انسان حقیقی